ايران سراي من است

شريف ترين دلها دلي است كه در آن انديشه آزار كسي نباشد

مهرداد
مهرداد

باهرچه عشق نام تورا می توان نوشت باهرچه رود نام تو را می توان سرود بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را با دستهای روشن تو می توان گشود. در این وبلاگ قصد دارم مجموعه مطالب مفید و مناسبی را جهت استفاده بازديدكنندگان ارائه نمایم. در ضمن دوستاني كه تمايل به تبادل لينك دارند اين امكان به صورت خودكار در وبلاگ موجود مي باشد.

موضوعات

مديريت

جملات حكيمانه

اجتماعي

فر هنگ و ادب

فن آوري اطلاعات

دانش

بیمه


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ايران سراي من است و آدرس baymani.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

بهراه

مناطق گردشگري رامهرمز

بهترين شعرهاي من

فريدون مشيري

کیوان شاهبداغی

سازمان هواشناسي

مجله اينترنتي برترينها

دانستنيها

کیت اگزوز

زنون قوی

چراغ لیزری دوچرخه

مطالب اخير

اعطای نمایندگی رسمی بیمه پاسارگاد

وفاداری

تبـلور عقلانیـت در سیـاست و مـملکـت داری‎

افـق هایی از زنـدگی که به زیبـایی رویـاهاست

روز دختر

اسراری از زندگی بیل گیتس که تابحال نمی دانستید

وقتی که آمدی

تقدیم به مادران پرمهر و محبت ایرانی

باز هم خانه تکانی، این بار دل ها

جلوه های جالب زندگی دومین مرد ثروتمند دنیا

گفتنی هایی در مورد افسانه تاریخی ولنتاین

بچـه که بودیـم

صبـح صـادق نـدمـد تا شـب یـلــدا نـرود

پـندهای دلنشیـن و زیبای حسیـن پنـاهی در 17 گام

یادداشتی حکیمانه از نلسـون مانـدلا

افـراد موفـق قبـل از ۸ صبـح این کارها را انجـام می‌دهنـد

آلبوم خاطرات نلسون ماندلا

تنها فقط كمي

درسهای بـزرگی که می تـوان از مورچـه ها آموخـت

جــــملاتـــــــ الهام بخــــش

خـودت باش و بدون مقایـسه منـحصربفـرد باش

قـدم زدن در کوچـه باغ​های بی قـراری پاییـز

روز كورش كبير

حال خوب

پـرورش اعتـماد در روزگار بی‌اعتـمادی

کریمخان و مرد شاکی

اصـول جـالب گانـدی برای دگرگـونی جـهان

مرابغل كن

گلدان شمعدانی

ســــفر به تاریـــخ ، عکس های کمیاب و خاطره انگیز

به روایت یک شاهد عینی

دوبـاره بـاز خواهـم گشـت

قدرتمنـدترین زنان دنیـا چه کسـانی هستنـد

زندگی دکتر علی‌ شریعتی در یک نگاه

داسـتان ملخـک و رمـال درجـه یـك دنیـا

جــــملاتـــــــ الهام بخــــش بـــرای زندگـــــی

طرز نگاه به مسئله و تصمیم گیری

یکی از اساتید دانشگاه شهید بهشتی خاطره جالبی را که مربوط به سالها پیش بود نقل میکرد

مــــرد نابیـــنا

معلم مهربان

تـقدیـم به مـادران باصفـای ایـرانی

روز مــادر، گل سرسبـد جشنـهای پـر رونـق جـهان

داستان قصاب و سگ باهوش

جــــملاتـــــــ الهام بخــــش بـــرای زندگـــــی

سيزده بدر

به استـقبال نـوروز و بـهار

مصاحبۀ استخدام

نقــــل قـــول هایی گــران بهــا از بزرگــــان

زنانی که در دنیا غوغا به پا کردند

صـدای پـای بـهار می آیـد

نويسندگان

مهرداد

پیوند های روزانه

بیمه پاسارگاد

کیت اگزوز ریموت دار برقی

ارسال هوایی بار از چین

خرید از علی اکسپرس

الوقلیون

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com

امكانات جانبي

RSS 2.0

خبرنامه وب سایت:







Alternative content





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
مشاهده جدول کامل ليگ برتر ايران
مشاهده جدول کامل ليگ برتر اسپانیا (لالیگا)

تبـلور عقلانیـت در سیـاست و مـملکـت داری‎

 


دکتر ماهاتیر محمد (نخست وزیر سابق مالزی) از شخصیت‌های مطرح سیاسی جهان به شمار می‌آید و همواره او را به علت نقشش در مدرن‌سازی سریع مالزی و رشد رفاه در این کشور تحسین می‌کنند. وی که از سال 1981 تا 2003 نخست‌وزیر کشور مالزی بود، با اندیشه‌ای منسجم و مبتنی بر آزادی‌های اقتصادی، توانست به جاودانه‌ترین نخست‌وزیر مالزی نیز تبدیل شود. به‌طوری که هم اکنون کسی نامی از سه نخست‌وزیر پیش از ماهاتیر را نمی‌آورد. وی در حالی اکنون در مرز 84 سالگی قرار دارد که خدمات و میراثش برای کشور و مردم مالزی بسیار بیشتر از آن است که بتواند به سن و سال او درآید.


ادامه مطلب

جمعه 19 شهريور 1395برچسب:ماهاتیر محمد-,

|

پانزده ویژگی افراد توانا

دکتر محمود سریع‌القلم، استاد دانشگاه در وب‌سایت شخصی خود،15 ویژگی افراد توانا را بدین شرح منتشر کرده است:

1. وقت ندارند علیه کسی کاری انجام دهند.

2. وقت ندارند پشت‌سر دیگران صحبت کنند.

3. وقت ندارند در وقایع گذشته، متوقف شوند.

4. وقت ندارند که دروغ بگویند.

5. بسیار انتخاب می‌کنند چون ذهن اولویت‌بندی شده دارند.

6. تفاوت‌های انسان‌ها را می‌ستایند.

7. به‌دنبال این نیستند کسی را مانند خود کنند.

8. حجم و کیفیت غذای خود را با دقت زیر نظر دارند.

9. بد بودن بعضی انسان‌ها را، عادی می‌دانند.

10. با دو زبان مهم، آشنایی ندارند بلکه بر آنها مسلط‌‌ هستند.

11. در فهم رفتار انسان‌ها، اول منافع آنها را می‌شکافند.

12. کارآمدی را بر مساوات ترجیح می‌دهند زیرا که مساوات خود نتیجه کارآمدی است.

13. کارآمدی را نتیجه رقابت می‌دانند.

14. راستگو هستند چون منافع درازمدت دارند.

15. حتی در استفاده از حروف اضافه دقت می‌کنند تا اعتماد دیگران را حفظ کنند.

جمعه 5 فروردين 1403برچسب:محمود سربع القلم,

|

جلوه های جالب زندگی دومین مرد ثروتمند دنیا

مصاحبه ای بود در شبكه سی ان بی سی با آقای وارن بافیت (Warren Buffett)، دومین مرد ثروتمند دنیا كه مبلغ 31 بیلیون دلار به موسسه خیریه بخشیده بود. در اینجا برخی از جلوه های جالب زندگی وی بیان شده که از نظر خواهید گذراند:





ادامه مطلب

یک شنبه 18 اسفند 1392برچسب:دومين مرد ثروتمند دنيا,زندگي,

|

افـراد موفـق قبـل از ۸ صبـح این کارها را انجـام می‌دهنـد

بیدار شوید و بدرخشید! صبح‌های زود باید به دوست جدیدتان تبدیل شود. چه از آن خوشتان بیاید و چه از آن متنفر باشید باید بدانید که استفاده بهینه از ساعت‌های قبل از شروع کار کلید زندگی سالم و موفق است. بله، سحرخیزی خصوصیت رایج بسیاری از مدیران عامل معروف، مدیران ارشد دولتی و خصوصی و بسیاری افراد دیگر است. مارگارت تاچر هر روز ۵ صبح از خواب بیدار می‌شد. فرانک لوید رایت که ۴ صبح و رابرت ایگر مدیرعامل دیزنی که ۴:۳۰ صبح از خواب بیدار می‌شوند فقط چند مثال از این‌گونه افراد هستند. می‌دانیم به چه فکر می‌کنید�� اینکه شما شب‌ها بهتر کار می‌کنید. زیاد تند نروید. بر طبق گفته مجله Inc ثابت شده است که افراد سحرخیز فعال‌ترند و بهره‌وری بالاتری دارند. به علاوه، حسن اینکار برای سلامتی آن‌هایی که قبل از شروع کار کمی زندگی می‌کنند بیش از این‌هاست.

 

 


ادامه مطلب

جمعه 22 آذر 1392برچسب:افراد موفق,

|

جــــملاتـــــــ الهام بخــــش

جملات زیبا و پرمعنی در مورد موفقیت و انگیزه، باعث می شوند که روزها و هفته های سخت را به راحتی و با باور بیشتری پشت سر بگذاریم و شجاعت دنبال کردن اهداف و رسیدن به رویاهایمان را پیدا کنیم. در اینجا چند جمله انگیزشی را جمع آوری کرده ایم که به افراد در محل کارشان کمک خواهد کرد.



 


ادامه مطلب

سه شنبه 28 آبان 1392برچسب:جملات الهام بخش,

|

چهارده کتاب واجب برای مدیریت

ادبیات، رمان، داستان، شعر، تاریخ تا چه اندازه در پرورش مدیران و رهبران کسب و کار تاثیر دارد؟ دانشگاه هاروارد از سال‌ها پیش به این پرسش پاسخ داده است و دانشجویان مدیریت و کسب و کار الزاما باید این دروس را بگذرانند.

دلیل، آنچه مدیران می‌توانند در این کتاب‌ها بیاموزند حاصل دانش و تجربیاتی است که به احتمال در کمتر کتاب دانشگاهی و درسی می‌توان آموخت. دانشگاه هاروارد اکنون در اقدامي تازه فهرستی از کتاب‌های فوق‌العاده را تهیه کرده که برای رهبران کسب و کار امروز و آینده مفید است. با تعدادی از این کتاب‌ها در ادامه آشنا می‌شوید و ادامه آنها را می‌توانید در شماره فردا و در همین ستون مطالعه کنید.


ادامه مطلب

یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:كتاب , مديريت,

|

جملات زیبا و تاثیر گذار از پروفسور حسابی

چهار اصل پیشرفت: مردانگی، عدالت، شرم و عشق است


ادامه مطلب

جمعه 17 آذر 1391برچسب:جملات زيبا, پرفسور حسابي,

|

چهارده اشتباه فاحش مدیران

“رابرت دانهام”مدیر پیشین سیستمهای کامپیوتری “موتورولا” و بنیانگزار برنامة سراسری پرورش مدیران اجرایی ۱۴ اشتباه فاحش مدیران ارشد را بدون توجه به صنعت چنین توصیف می کند...


ادامه مطلب

سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:اشتباه , مديران,

|

مدیر هوشمند بهتر است یا خردمند

همه ما معتقدیم که رهبران ارشد افراد باهوش و بااستعدادی هستند. جامعه منشا باهوش بودن را به افرادی منتسب می‌داند که بهره هوشی آنها بالاتر از 140 است. مثلا بیل گیتس، موسس مایکروسافت، بهره هوشی 160 دارد. هوش این‌گونه افراد، موفقیت و شهرت زیادی برای آنها به همراه داشته، اما تنها باهوش بودن در نهایت کار کافی نیست.


ادامه مطلب

سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:مدير , هوشمند,خردمند,

|

معجزه اراده

ین داستان مربوط به نابغه مکانیک «هوندا» است؛ زمانی که هوندا دانش‌آموز بود از نظر فیزیکی بسیار ضعیف بود. یک روز به فکر آموختن شنا افتاد. همکلاسی او گفت: این که کاری ندارد، فقط یک ماهی مداکا ( ماهی سیاه و بدمزه که شبیه قورباغه است )


ادامه مطلب

دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:هوندا, معجزه ,پشتكار,

|

مردی متفاوت

آیا تاکنون نام "سرهنگ ساندرس" را شنیده اید؟ می دانید او چگونه یک امپراتوری بزرگ که او را میلیونر کرد بنا نهاد و عادت های غذایی ملتی را تغییر داد؟!
 


ادامه مطلب

سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:مردي, متفاوت, ساندرس, ميليونر,

|

زمان به هیچ مدیری رحم نمی کند

زمان؛ این نادرترین منبع ارزشمند در اختیار بشر، مدت زیادی نیست که جایگاه خود را به عنوان یکی از عوامل اصلی موفقیت انسان در جامعه باز کرده و در واقع از دوران انقلاب صنعتی بود که مدیران متوجه اهمیت آن شدند. موقعی که مدیران و تجار متوجه شدند که زمان منبعی بی مانند است و اگر از دست برود، جایگزین نخواهد داشت.
 


ادامه مطلب

سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:زمان , مديريت, موفقيت,

|

چهل نکته کلیدی از سخنان برایان تریسی در همایش تهران


1- با ارزش ترین دارایی ما توانایی کسب درآمد است نه آن پولی که به دست می آوریم. توانایی از دست نمی رود اما پول و ثروت ممکن است بارها از دست برود.

2- موفقیت مانند نردبان است و مهارت های ما پله های آن را می سازد، اگر پله ها کامل نباشد، ما نمی توانیم از نردبان بالا برویم.
 


ادامه مطلب

دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:خلاقيت, برايان تريسي, تهران,

|

برنامه ‏ريزي يعني نقشه موفقيت

وقتي واژه «برنامه ‏ريزي» را مي‏شنويم شايد اين تصور برايمان تداعي شود که بايد کار و تکنيک خاصي را انجام دهيم و انجام آن قطعا مشکل خواهد بود. در صورتي که تمام امور کوچکي که در طول روز انجام مي‏دهيم، نوعي برنامه‏ ريزي هستند


ادامه مطلب

دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:برنامه ريزي, موفقيت, نقشه ,

|

زندگی به سبک آدم هاي موفق

بهانه کافی است. کارتان را بکنید یا نکنید اما بهانه نیاورید. از مغز شگفت انگیز خود برای توجیه کردن و بهانه آوردن که چرا فلان اقدام را انجام نداده‌اید ، استفاده نکنید. کاری صورت دهید و دست به کار شوید. برای خودتان تکرار کنید مسئولیت به گردن من است.


ادامه مطلب

دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:زندگي, موفقيت, سبك,

|

تئوري صف

کمی طول میکشد تا لود شود، لطفا صبور باشید!
فکر کنم سر همه اومده!
ولی نه تا آخرش!
نتیجه ای که میشه از این موضوع گرفت
۱- نسبی بودن مشاهدات ما. یعنی به نظرمون میاد جایی که ما نیستیم بهتره (در رانندگی، جایگاههایی که هستیم و …)
۲- قانع نشدن به جایی که داریم! یعنی اگه از اول، سر هر کدام از این صف ها می ایستادیم و درست عمل میکردیم، بالاخره منافع ما پوشش داده میشد

 

یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:تئوري , صف,

|

رويكرد سيستمي

    پدر روزنامه مي‌خواند اما پسر كوچكش مدام مزاحمش مي‌شود. حوصله پدر سر رفت و صفحه‌اي از

روزنامه را كه نقشه جهان را نمايش مي‌داد جدا و قطعه قطعه كرد و به پسرش داد .

 «بيا! كاري برايت دارم. يك نقشه دنيا به تو مي‌دهم، ببينم مي‌تواني آن را دقيقاً همان طور كه هست بچيني؟»

 و دوباره سراغ روزنامه اش رفت. مي‌دانست پسرش تمام روز گرفتار اين كار است. اما يك ربع ساعت بعد، پسرك با نقشه كامل برگشت.

 پدر با تعجب پرسيد: «مادرت به تو جغرافي ياد داده؟»

 پسر جواب داد: «جغرافي ديگر چيست؟ پشت اين صفحه تصويري از يك آدم بود. وقتي توانستم آن آدم را دوباره بسازم، دنيا را هم دوباره ساختم.»

  نتيجه :

·         در حل مسئله به ابعاد مختلف مسئله بايد توجه كرد. 

·         حل يك مسئله ساده‌تر ممكن است منجر به حل  يك مسئله  پيچيده‌تر شود.

 


منبع: كوئيلو، پائولو

 

جمعه 19 آبان 1391برچسب:رويكرد, سيستمي,پدر, جغرافي, نقشه,

|

داستان مهندس و مدير

مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمّی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید : ببخشید آقا؛ من قرار مهمّی دارم ، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟

مرد روی زمین: بله، شما در ارتفاع حدودا ً ۶ متری در طول جغرافیایی ۱٨’۲۴ درجه ۸۷ و عرض جغرافیایی ۴۱’۲۱درجه۳۷ هستید.

مرد بالن سوار: شما باید مهندس باشید…
 


ادامه مطلب

پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:داستان, مهندس , مدير,

|

نكاتی خواندنی از زبان مدیران موفق جهان

1- بجوئید تا بیابید و بدانید با زحمت و تلاش چیزی را از دست نمیدهید

سوپ، افسانه‌نویس یونانی)

2- برنامه‌های توسعه مدیریتی ما در محل كار صورت می‌گیرد نه در

كلاس‌های مختلف آموزشی. (ژوزف شرسن)

3- ترجیح می‌دهم كه ملتم به سیاست‌های اقتصادی من بخندند تا اینكه از

ولخرجیهایم گریان شوند. (پادشاه سوئد)

4- برای آنكه مدیر شوید باید از پایین شروع كنید استثناء هم وجود ندارد.

(هنری بلاك)


ادامه مطلب

یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:مديران , موفق,

|

ده درس طلايي از انيشتين

در اين مطلب، به 10 نکته‌ي طلايي از درس‌هاي زندگي «آلبرت انيشتين» اين دانشمند نامي خواهيم پرداخت. اميد است با تفکّر و تأمّل در اين نکات طلايي و به‌کار بستن آن‌ها در زندگي روزمره، راه‌هاي زندگي متعالي را بياموزيم


ادامه مطلب

شنبه 22 مهر 1391برچسب:انيشتين , درس , نكته طلايي,

|

رمـز و رازهای موفقیـت از زبـان دکتـر سیـدا

 

وارد دفتر کار دکتر سیدا که می شوی در نگاه اول، انبوه تقدیرنامه ها توجه تو را به خود جلب می کند. شاید تصور کنی رسیدن به جایگاهی که مرد برتر حافظه ایران صدایت کنند، نیازمند داشتن حافظه ای استثنایی با یک ضریب هوشی خیلی بالاست، اما گفت وگو با دکتر تمام گره های ذهنمان را در این مورد باز کرد. دکتر سیدا با رویی خوش و لبخندی دلنشین، با زبانی که برای هر کسی قابل درک است، برایمان از داستان زندگی اش گفت تا شما هم یادتان بماند و باورتان شود هیچ چیزی غیرممکن نیست.


 


ادامه مطلب

شنبه 15 مهر 1391برچسب:رمز و را موفقيت از زبان دكتر سيدا,

|

فقط مديران بخوانند

ارائه پاداش يكي ديگر از راه‌هاي شاد نگه داشتن كاركنان است. 60 درصد از كاركناني كه در يك مطالعه جديد شركت كرده‌اند، گفته‌اند كه اگر تنها به درآمد سالانه‌شان پاداش 25 دلاري (كمتر از 60 هزار تومان!) افزوده شود،‌ شادتر خواهند بود.


ادامه مطلب

یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:پاداش , مدير,

|

مسابقه قورباغه ها

روزي از روزها گروهي از قورباغه هاي کوچيک تصميم گرفتند که با هم مسابقه ي دو بدهند .




 

 


ادامه مطلب

دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:قورباقه,مسابقه , تلاش, مثبت انديشي,

|

ویژگیهای کارشناسی- دیدگاه جهانی و ايراني

ويژگيهاي كارشناسي -ديدگاه جهاني

1-     انعطاف پذیری

2-     خلاقیت ونو آوری

3-     توانائی در شرایط ابهام وفائق آمدن برآن

4-     علاقه مندی به آموزش مادام العمر

5-     حساسیت اجتماعی ومهارتهای ارتباطی قوی

6-     توان کار گروهی

7-     مسئولیت پذیری

8-     قدرت شناخت بهتر دنیای مصاحبه وویژگیهای آن درک دیگران وشرایط ژئوپلیتک اخلاقی وفلسفی آنان وآمادگی برای بین المللی شدن بازارکاری

9-     قدرت شناسائی تغییرات محیطی داخلی وبین المللی

10- توانائی تطبیق مثبت با تغییرات واتخاذ راهبردهای مناسب در استفاده از منابع موجود

11- دارابودن قدرت تفکر وتحلیل وداشتن ذهن پرورش یافته به جای ذهن انباشته از اطلاعات

12- آشنائی با زبان وفرهنگهای خارجی

13- توانایی مذاکره در محیط بین المللی با طرحهای مختلف تجاری اقتصادی واجتماعی

14- قابلیت انعطاف ،تطبیق، ابتکار عمل وداشتن روحیه خلاقیت ونوآوری ،اعتماد بنفس ودرگیر بودن بجای برخورد انفعالی

15- قابلیت آموزش دیدن حین کار

16- قابلیت طبقه بندی واستفاده کارآمد ازانبوه اطلاعات

17- داشتن استنباط صحیح از روابط انسانی وتوسعه آن

18- داشتن تجربه حرفه ای در محیط شرکتها برای عمل کردن مطابق موازین حرفه ای

19- داشتن توان وروحیه کار آفرینی به جای کارجویی

20- احساس مسئولیت نسبت به جامعه ای که روی آنها سرمایه گذاری نموده وبه آنها منزلت برتر بخشیده است.

21- آشنائی با بنیانهای فلسفی،تاریخی،روانشناسی،ومردمشناسی علوم نسبت به انسان ،محیط وسایرجوامع

22- درک کار

23- کاربرد مهارتها

24- خود ادراکی

25- قابلیت های تعمیم یافته ،بهره مندی از مهارتهای پایه ،آشنائی با اصول کلی یک رشته به عنوان پایه

26- درک علم اخلاق ،برای برقراری ارتباطات انسانی

27- مهارتهای قوی ارتباطی ،شامل خوب گوش دادن،خوب سخن گفتن ،خوب نوشتن وسعت نظر،تجربه ودانش

28- مهارتهای بنیادین ،آشنایی با مدلها وساختارها ،ماهیت وملزومات مدلهای سیستمی

29- مهارتهای تحکم کننده ،توانایی فراگیری در مواجهه با حوزه های جدید،ارتباط، خلاقیت ،قاطعیت وتوانائئ رفع تردید

30- توان جمع آوری ،تحلیل وسازماندهی ومبادله ایده ها واطلاعات

31- توان برنامه ریزی وسازماندهی فعالیتها

32- کارگروهی

33- استفاده از ایده ها وفنون ریاضی

34- مهارت حل مسئله

35- استفاده ازتکنولوژی

36- دارابودن مهارتهای تصمیم گیری وارزشگذاری

37- تعامل اجتماعی ورهبری

ویژگی های کارشناسی دیدگاه ایرانی 

1-     قابلیت جمع آوری ، سازماندهی وتجزيه وتحلیل اطلاعات

2-     توان بهره گیری از زبان خارجی

3-     آشنائی با ابزارهای تولید واشاعه دانش

4-     استفاده از تکنولوژی

5-     برقراری ارتباط وتبادل اطلاعات

6-     پذیرش وبررسی عقاید مختلف

7-     حل مسئله

8-     فهم فرهنگی

9-     محلی اندیشی

10- برنامه ریزی وسازماندهی فعالیتها

11- شناخت وعمل به عناصررفتارسازمانی

12- درک وجهت گیری مثبت نسبت به رشته تحصیلی

13- انتظارات شغلی معقول

14- تعهد واخلاق کار

15- قابلیت تفکر انتقادی

16- کارگروهی

 

دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:مديريت , ايراني , جهاني,

|

هفت عادت مردمان موثر

 

با اتكا به يك زندگي مبتني براصول،مي توا ن درهر اوضاع وشرايطي

بطور آگاهانه به بهترين انتخاب دست زدوموفقيت خويش را ازهرحيث

دركار و زندگي تضمين كرد.

درجهان هيچ تعالي راستيني وجودندارد كه بتوان آن را ا ز درست زيستن جدا كرد.(حكومت مردم- توسط مردم وبراي مردم .آ نگاه دموكراسي مشروطه به وجود آمد و نبوغ و نيروي انساني عظيمي را رها ساخت ومعيار زندگاني وآ زادي ورهائي وتاثير و اميدي را ايجادكردكه درتاريخ جهان سابقه نداشت.)

قدرت تغيرنگرش وبرداشت- خواه تغييري آني وخواه فرايندي آهسته

وسرشار از تعمق و تا مل – منشاء دگرگوني عظيم است.

مثلاً به اصل انصاف اشاره مي كنيم كه كلاً تصوري كه ازمفاهيمي چون

برابري وعدالت داريم ازآ ن ناشي مي شودوبه خودشكل مي گيرد.به

نظرمي رسدكه كودكان خردسال با وجودتجربه هاي شرطي شدن      مخالف آن،فطرتاً آرمان انصاف را احساس مي كنند. اگرچه ميان شيوه هاي توصيف انصاف وطريق رسيدن به آن تفاوتها ئي بي شمار وجود دارد،اما تقريباً همه جهانيان ازكل اين آرمان آگاهند.

همانيم كه مدام به آن مي پردازيم .پس تعالي ،نه عمل ،كه عادت است

سه عادت نخست – عادتهاي پيروزي شخصي – افزايش قابل توجه

اعتمادبه نفس خواهد بود.

همچنين خودرابه طرز ژرفتر و پرمعنا تري خواهيدشناخت .نظرات خويش

وژرفترين ارزشهاو قابليت خدمت منحصربه فردخود را .

وقتي خودرابه روي سه عادت – پيروزي عمومي – مي گشايد،اشتياق

ومنابع شفاوبازسازي روابط مهمي راكه ازهم پاشيده ياحتي ازهم گسسته اندكشف خواهيدكردويا بازخواهيدستاند.

روابط نيكو نيزژرفتر و بهتر و محكمتر و خلاقتر وهيجان انگيزتر مي شوند.

آنچه درپس وپيش روي ماست درقياس باآنچه درون ماست ناچيزاست.

به ويژه ميخواهم به فرزندانم عشق ويادگيري وپرورش استعدادهاي

يكتاي خودشان رابياموزم.

هيچ دوستي بدون اعتمادوهيچ اعتمادي بدون يكپارچگي وجود امكان

پذير نيست.

                                                          نويسنده:استفان كاوي

                                                              ترجمه:ال ياسين 

 

پنج شنبه 18 خرداد 1391برچسب:مردمان موثر تفكر اعتماد,

|

سخنـان بـزرگان جـهان در مورد موفقيت

 




از دست دادن امیدی پوچ و محال، خود موفقیت و پیشرفتی بزرگ است.
شکسپیر

به گمان من انسان برای موفقیت در زندگانی باید بتواند در چهار زمینه استاد شود: مناسبات، تدارکات، نگرش و رهبری.
جان ماکسول

میزان بزرگی و موفقیت هر فرد بستگی به این دارد که تا چه حد می تواند همه نیروهای خود را در یک کانال بریزد.
اریسون سووت ماردن

موفقیت کلید شادی نیست، بلکه شادی کلید موفقیت است؛ اگر آنچه انجام می دهی دوست بداری، موفق خواهی بود.
هرمن کین

همه خوشبختی ها و موفقیت هایی که به من روی آورده، از درهایی وارد شده که آنها را به دقت بسته بودم.
لرد بایرون

راه موفقیت، همیشه در حال ساخت است؛ موفقیت پیش رفتن است، نه به نقطه پایان رسیدن.

آنتونی رابینز

موفقیت بر روی ستون های شکست شکل می گیرد.

سری چتری

نمی توانم فرمول موفقیت را برای شما بیان کنم؛ اما اگر فرمول شکست را می خواهید آن است که بکوشید همه را راضی نگه دارید.

اسوپ

موفقیت، کم و بیش در دسترس همه هست، اما دامنه توفیق در زندگانی شخص، بدون توان رهبری محدود است.
جان ماکسول

شکست بیش از موفقیت آموزنده است؛ کسی که هیچ گاه اشتباه نمی کند، هرگز به جایی نمی رسد.
راکفلر

شکست یک عامل نیروبخش است، نه یک بازدارنده؛ هر شکست بذری از موفقیت در دل دارد.
ناپلئون هیل

کارایی اساس بقا است، اما لازمه موفقیت ثمربخش بودن است.
جان ماکسول

موفقیت در این نیست که چه چیزی در پیش رو داریم، موفقیت در این است که چه چیزی در پشت سر به جا می گذاریم.
کریس ماسگرو

هرکس خواهان موفقیت است باید یاد بگیرد که ناکامی جزء حتمی فرایند پیشرفت است.
برادرز

من معتقدم موفقیت زمانی به دست می آید که یک قدم جلوتر برویم؛ یعنی ضمن استقبال از ناملایمات و سختی ها شکست را بخشی از زندگانی خود بدانیم.
جان ماکسول

علت موفقیت آدم های موفق این است که خرد خود را در کوره های ناکمی پیدا کرده اند. خرد حاصل از کامیابی بسیار اندک است.
ویلیام سارویان

موفقیت، مساوی با رسیدن به هدف نیست، بلکه خود سفر است.
جان ماکسول

مهم ترین عنصر فرمول موفقیت عبارت است از شیوه کنارآمدن با مردم.
تدی روزولت

اگر آن قدر ضعیف و ناتوان نبودم که برای زنده ماندن خود ناگزیر به کوشیدن باشم، هرگز نمی توانستم به چنین کارهایی دست بزنم و به موفقیت برسم.
چارلز رابرت داروین

موفقیت تنها نصیب معدودی می شود و این درحالی است که کثیری از مردم در رویای موفقیت به سر می برند.
جان جانسون

رمز موفقیت، پایبندی به هدف در زندگی است.
بنجامین دیزرائیلی

همه چیز به طرز برخورد و نگرش شما بستگی دارد. مسایل می توانند شما را با مشکل یا با موفقیت رو به رو سازند.
جان ماکسول

موفقیت مانند کشتی گرفتن با یک گوریل است. وقتی که خسته شدید، دست از مبارزه نمی کشید، بلکه هنگامی می توانید استراحت کنید که گوریل را از پای درآورده باشید.
روبرت اشتراوس

یادگیری مداوم حداقل شرط لازم برای موفقیت در هر زمینه ای است که در آن فعالیت می کنید؛ هر روز چیز جدیدی بیاموزید.
برایان تریسی

نخستین قانون موفقیت، تمرکز است.
ویلیام ماتیوس

تنها ابزار موفقیت که به یقین به آن نیاز دارید، صرف نظر از این که کارتان چیست این است که بیشتر و بهتر از آنچه از شما انتظار می رود کارآیی داشته باشید و به ارایه خدمات بپردازید.
آگ ماندینو

بسیاری از افراد خوب موفقیت را می بینند. برای من موفقیت با تکرار خطا و درون بینی آن به دست می آید. در حقیقت، موفقیت حاصل یک درصد کار است که خود از ۹۹ درصد خطاب به دست آمده است.
سوشیرو هوندا

زمانی که دانش یک مرد برای موفقیت کافی است، اما تقوای او کافی نیست، هرچه را که او ممکن است به دست آورد دوباره از دست خواهد داد.
کنفسیوس

بزرگ ترین موفقیت عبارت است از اعتماد یا سازش کامل بین اشخاص صمیمی.
رالف والدو امرسون

اگر کسی استعداد طبیعی داشته باشد بازهم باید برای موفقیت تمرین کند و آماده شود.
جان ماکسول

کسی که از تمام کمک های خارجی چشم بپوشد و آن را دور اندازد و شخصا وارد میدان شود و به نیروی خود برپا ایستد، کسی است که نیرومندی و موفقیت را برایش پیش بینی می کنم.
رالف والدو امرسون

اگر حداکثر تلاش خود را کرده اید، حتما به موفقیت هایی هم رسیده اید. قرار نیست همه به نهایت برسند. همه بهترین فروشنده یا بهترین بازیکن بسکتبال نخواهند شد، باوجود این شما هم می توانید یکی از بهترین ها باشید.
مایکل جردن

موفقیت خود را با موفقیت دیگران پیوند دهید تا آنان شما را به جلو برانند و موجب حداکثر پیشرفت شما شوند.
جوزف مک کلندون

موفقیت از آن کسانی نیست که هرگز دچار ناکامی نشده اند، بلکه متعلق به کسانی است که هرگز برای ازسرگرفتن مبارزه، بیم و هراسی ندارند.
هانری کپ

علاقه، اندیشه و مطالعه چیزهایی هستند که شما را به سوی موفقیت سوق می دهند.
وس رابرتز

همیشه به خود اعتماد داشته باشید. اگر یک بار کاری را با موفقیت انجام داده باشید، بازهم می توانید.
آنتونی رابینز

ایمان و باور ما در ابتدای هر مسوولیت دشواری تنها عاملی است که موفقیت نهایی مان را تضمین می کند.
ویلیام جیمز

از موفقیت دیگران همان اندازه خوشحال باش که از موفقیت خودت خشنود می شوی.
کریستین لارسون

اعتماد به نفس ضرورتا تضمین کننده موفقیت نیست، اما عدم اعتماد به نفس به یقین باعث شکست می شود.
آلبرت بندورا

به یاد داشته باش که برای موفقیت، بیش از هر چیز به اراده و تصمیم نیاز داری.
آبراهام لینکلن

موفقیت، نتیجه تشخیص درست است؛ تشخیص درست، نتیجه تجربه است؛ تجربه نیز اغلب نتیجه تشخیص نادرست است.
آنتونی رابینز

موفقیت در آرزوها، نسبت مستقیم با قدرت اراده ما دارد.
دیل کارنگی

آرامش و اطمینان، بهترین موفقیت است.
اوستن

سه جمله برای دستیابی به موفقیت: ۱) بیشتر از دیگران بدان، ۲) بیشتر از دیگران کار کن، ۳) کمتر از دیگران توقع داشته باش.
منتسب به ویلیام شکسپیر

اگر به دنبال موفقیت نروید خودش به دنبال شما نخواهد آمد.
ماروا کلینز

حتی دارکوبنیز موفقیت خود را مدیون تلاش پیوسته و کوبیدن نوکش است تا به هدف نایل شود.
کولمن کاکس

موفقیت به سراغ کسانی می آید که آن قدر در تلاشند که وقت نمی کنند دنبال آن بروند.
هنری تورئو

پیش از آنکه بالارفتن از نردبان موفقیت را آغاز کنید، مطمئن شوید که نردبان را به ساختمان مناسب تکیه داده اید.
استفان کاوی

راز موفقیت در این است که بتوانیم ایده های دیگران را کسب کنیم و به مسایل، هم از دید خود و هم از دید دیگران بنگریم.
هنری فورد

شاهراه موفقیت پر از زن هایی است که شوهران خویش را به پیش می برند.
توماس دوار

اگر داشتن فکر و اندیشه مثبت به تنهایی کارساز بود، باید همه در کودکی اسب های کوچک داشته و اکنون نیز زندگی رویایی داشته باشیم؛ هر موفقیت بزرگ با عمل به دست می آید.
آنتونی رابینز

گاهی افرادی به موفقیت های بزرگ می رسند، تنها به این دلیل ساده که ننمی دانند کاری که به آن دست زده اند، بسیار دشوار، بلکه غیرممکن است.
آنتونی رابینز

یکی از کلیدهای موفقیت این است که پیوندی سازنده بین کارهایی که انجام می دهیم و چیزهایی که دوست داریم به وجود آوریم.
آنتونی رابینز

راز موفقیت آن است که شغل خود را جزء سرگرمی های خویش قرار دهید.
مارک تواین

به جای اینکه سعی کنید مرد موفقیت باشید، سعی کنید مرد ارزش ها باشید.
آلبرت اینشتین

یک روش عالی برای موفقیت در کار این است: افکارتان را روی کاغذ بیاورید.
برایان تریسی

من از اشتباه بیش از موفقیت درس آموختم.
سرهنری دیوی

به دست آوردن آنچه که ما آرزویش را داریم موفقیت است، اما چیزی را که برای به دست آوردن آن تلاش نمی کنیم خوشبختی است.
لوسیا

اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر مفهومی نداشت.
موریس مترلینگ

اول مشورت، دوم تصمیم و سوم انتخاب سه رکن موفقیت هستند.
لوپ دووکا

احسان منفی، ترمز موفقیت ماست؛ ترمزهای خود را رها کنید.
برایان تریسی

هر موفقیت بزرگی نتیجه هزاران تلاش کوچک و عادی است که مورد توجه و ستایش دیگران قرار نمی گیرد.
برایان تریسی

هرچه صبر بیشتر باشد، دقت بیشتر است و هرچه دقت بیشتر باشد، موفقیت بیشتر است.
کریستوفر مارلو

بیشتر افراد برای مرگ ناگهانی آماده ترند تا موفقیت ناگهانی.
گیل فلان

مرد عاقل همواره ۹ نکته را درنظر دارد: روشن دیدن، خوب گوش دادن، مهربان سخن گفتن، آداب داشتن راستگو بودن، انجام وظیفه کردن، پرسیدن هنگام تردید، خود را از خشم دور نگاه داشتن و در عین موفقیت، عادل و منصف بودن.
کنفوسیوس

هرجا موفقیت بزرگی ببینید، انبوهی از ناکامی ها را در مسیر آن مشاهده می کنید.
آنتونی رابینز

هیچ موفقیت حقیقی به دست نمی آید، مگر اینکه با ارزش های اساسی ما مطابقت داشته باشد.
آنتونی رابینز

موفقیت، سکه ای است که روی دیگر آن ناکامی است.
آنتونی رابینز

الهام بخش زندگی من، شرح حال کسانی بوده است که امکانات و استعدادهای خود را به کار می گیرند تا به موفقیت ها و نتایجی تازه، چه برای خود و چه برای دیگران دست یابند.
آنتونی رابینز

راز موفقیت این است: هدف را بی وقفه دنبال کنید.
آنا پاولوفا

موفقیت برای اشخاص کم ظرفیت مقدمه گستاخی است.
مثل ایتالیایی


                                                            برگرفته از مجله موفقیت و به نقل از سایت ره پو


 

شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:,

|

تفاوت مدیـران در اونـور دنیا و اینـور دنیا

 

اونور دنیا : موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده می‌شود.
اینور دنیا : موفقیت مدیر سنجیده نمی‌شود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است.

اونور دنیا :
مدیران بعضی وقت ها استعفا می‌دهند.
اینور دنیا : عشق به خدمت مانع از استعفا می‌شود.

اونور دنیا :
افراد از مشاغل پایین شروع می‌کنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند.
اینور دنیا : افراد مادرزادی مدیر هستند و اولین شغلشان در بیست سالگی مدیریت بزرگترین‌های کشور است.

اونور دنیا :
برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر می‌گردند.
اینور دنیا : برای یک فرد، دنبال پست مدیریت می‌گردند و در صورت لزوم این پست ساخته می‌شود.

اونور دنیا :
یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود.
اینور دنیا : یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده.

اونور دنیا :
اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت می‌کنند.
اینور دنیا : اگر بخواهند از کسی هیچ استفاده‌ای نکنند، او را مشاور مدیریت می‌کنند.

اونور دنیا :
اگر کسی از کار برکنار شود، عذرخواهی می‌کند و حتی ممکن است محاکمه شود.
اینور دنیا : اگر کسی از کار برکنار شود، طی مراسم باشکوهی از او تقدیر می‌شود و پست مدیریت جدید می‌گیرد.

اونور دنیا :
مدیران به صورت مستقل استخدام و برکنار می‌شوند، ولی به صورت گروهی و هماهنگ کار می‌کنند.
اینور دنیا : مدیران به صورت مستقل و غیرهماهنگ کارمی‌کنند، ولی به صورت گروهی استخدام و برکنار می‌شوند.

اونور دنیا :
برای استخدام مدیر، در روزنامه آگهی می‌دهند و با برخی مصاحبه می‌کنند.
اینور دنیا : برای استخدام مدیر، به فرد مورد نظر تلفن می‌کنند.

اونور دنیا :
زمان پایان کار یک مدیر و شروع کار مدیر بعدی از قبل مشخص است.
اینور دنیا : مدیران در همان روز حکم مدیریت یا برکناریشان را می‌گیرند.

اونور دنیا :
همه می‌دانند درآمد قانونی یک مدیر زیاد است.
اینور دنیا : مدیران انسان‌های ساده زیستی هستند که درآمدشان به کسی ربطی ندارد.

اونور دنیا :
برای مدیریت، سابقه کار مفید و لیاقت لازم است.
اینور دنیا : برای مدیریت، مورد اعتماد بودن کفایت می‌کند.

اونور دنیا :
مدیر فعال‌ترین فرد سازمان است با مشغله فراوان.
اینور دنیا : مدیر کم کارترین فرد سازمان است با مشاغل فراوان.


 

دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:,

|

دوازده درس آمـوزنده از استیـو جابـز

 



انسان های متفاوت، متفاوت رفتار می کنند و اثرات متفاوتی هم بجا می گذارند، استیو جابز یکی از این افراد متفاوت بود که با عقاید و الگوهایی که داشت توانست قله های موفقیت و محبوبیت را فتح کند. استیو جابز تنها اسطوره ای نخواهد بود که دنیای فناوری هرگز خدماتش را فراموش نمی کند.


1. کارشناسان هیچ‌چیز نمی‌دانند
روزنامه‌نگاران، تحلیلگران، مشاوران، بانکداران و راهبران نمی‌دانند چه بکنند، بنابراین تنها به شما مشاوره می‌دهند. آن‌ها به تو می‌گویند چه چیزی در محصول تو وجود دارد که خوب عمل نمی‌کند اما قادر نیستند محصولی بهتر را بسازند. آن‌ها می‌توانند به تو بگویند چگونه یک محصول را بفروشی اما خود قادر به فروش آن نیستند. آن‌ها می‌توانند به تو توضیح دهند چگونه گروه‌های کاری بزرگ تشکیل‌دهی اما خودشان بدترین دفاتر را دارند. برای مثال، کارشناسان به ما می‌گویند 2نقص مهم "مکینتاش" در اواسط دهه 80 فقدان حمایت برای یک چاپگر چرخشی و نبود لوتوس3،2،1 بود؛ این تنها چیزی است که کارشناسان می‌توانند به ما بگویند.

2. مشتریان نمی‌دانند چگونه چیزی را كه می‌خواهند به تو بگویند
نقطه تمرکز اپل، نیمکره راست مغز استیو بود که با نیمکره چپ حرف می‌زد. اگر از مشتریان بپرسی چه چیزی می‌خواهند، آن‌ها به تو می‌گویند: "بهترین، سریع‌ترین و ارزان‌ترین". اما این صدای یکنواخت تکراری بویی از یک تغییر انقلابی نبرده است. مشتریان تنها می‌توانند آرزوهای خود را در قالب کلماتی بیان کنند که هنوز درحال استفاده از آن‌ها هستند؛ در دوره‌ای که در آن مکینتاش تولید می‌شد، همه می‌گفتند می‌خواهند رایانه‌ای با بهترین، سریع‌ترین و ارزان‌ترین سیستم عامل MS-DOS داشته باشند. بهترین چیز برای یک شروع، تولید محصولی است که تو می‌خواهی استفاده کنی؛ این چیزی است که استیو جابز و استیو وزنیاک انجام دادند.


3. اهمیت جهش به جلو
تغییرات بزرگ زمانی رخ می‌دهند که تو جهشی فراتر از قدم‌های یکنواخت برداری. بهترین تولیدکنندگان چاپگرهای چرخشی در ابتدا شروع به تعریف ویژگی‌های جدیدی کردند که متفاوت بودند. اپل یک جهش رو به جلو برداشت: چاپگرهای لیزری. به آن‌هایی فکر کنید که یخ جمع می‌کردند. به شرکت‌هایی فکر کنید که یخ را تولید می‌کردند و به آن‌هایی فکر کنید که یخچال‌ها را می‌سازند. آیا هنوز هم امروز کسی هست که در طول زمستان یخ جمع کند؟

4. بیشترین، بزرگ‌ترین است و بیشترین چالش، کیفیت کار را بهتر می‌کند
من همیشه با این ترس کار می‌کردم که استیو بتواند به من بگوید من عالی نیستم یا کارم هیچ ارزشی ندارد. این ترس، چالش بزرگ من بود اما رقابت با IBM و مایکروسافت یک چالش عظیم بود. تغییر دادن دنیا یک چالش بزرگ بود. من و کارمندان اپل (قبل و بعد از من) کار خود را به بهترین شکل انجام داده‌ایم چون باید برای انجام این چالش‌های بزرگ حداکثر توان خود را صرف می‌کردیم.

5. روی طراحی حساب کن
استیو با درخواست‌های عجیب خود درباره طراحی، افراد مختلفی را دیوانه می‌کرد: بعضی از قاب‌های سیاه به اندازه کافی سیاه نبودند. انسان‌های فناپذیر عادی فکر می‌کنند، رنگ سیاه سیاه است و خاکستری خاکستری اما استیو یک کمالگرا بود و حق داشت؛ بعضی افراد طراحی را در دل دارند، درحالی‌که بسیاری دیگر تنها به آن توجه می‌کنند.



7. تغییر ایده نشانه‌ای از هوش است
زمانی که اپل اولین "آی فن" را عرضه کرد، هیچ برنامه جانبی برای آن وجود نداشت. برنامه‌های جانبی (app) را استیو به وجود آورد. آن‌ها ایده بدی بودند چون هرگز نمی‌دانستی با تلفن تو چه کار می‌توانند بکنند. در ابتدا تعریف برنامه‌های جانبی وب در داخل مرورگر "سافاری" تنها امکانی بود که می‌توانست تصور شود. تا این‌که 6ماه بعد، استیو تصمیم گرفت برنامه‌های جانبی را به عنوان ابزارهای مناسبی به کار برد. اپل در مدت زمان کوتاهی راه‌های بسیاری را پیمود تا به شعار معروف خود برسد: "برای هر چیزی یک برنامه جانبی وجود دارد

8.رزش با قیمت فرق دارد
بیچاره هستید اگر فکر کنید همه‌چیز به قیمت وابسته است و باز هم بیچاره‌تر هستید اگر فکر کنید تنها می‌توان روی قیمت با دیگران رقابت کرد. قیمت تمام آن چیزی نیست که شما باید روی آن حساب کنید: آن‌چه باید روی آن حساب کرد، حداقل به اعتقاد تعداد کمی ‌از مردم، ارزش است. ارزش است که باید در آماده‌سازی محصول خود به آن فکر کنید تا بتوانید لذت استفاده از بهترین دستگاه موجود را به مشتری بدهید. می‌توانیم بگوییم هیچ‌کس محصولات اپل را به خاطر قیمت پایین آن‌ها نمی‌خرد.

9. نمایش‌های مدیر اجرایی
استیو جابز قادر بود 2 بار در سال و در دوره رونمایی‌هایش به میلیون‌ها نفر نشان دهد iPadها، iPodها، iPhoneها و Macها چگونه کار می‌کنند. چرا بسیاری از مدیران اجرایی (CEO)، معاونان یا سایر مدیران ارشد خود را روی صحنه مراسم رونمایی صدا می‌زنند؟ شاید برای این‌که نشان دهند در پس یک محصول، مجموعه‌ای پرقدرت قرار گرفته است یا شاید به این دلیل که مدیر اجرایی عمق کاری را که شرکتش انجام می‌دهد نمی‌داند یا نمی‌فهمد، ‌بنابراین نمی‌تواند آن را به خوبی توضیح دهد.





10. شغل مستقیم مدیر اجرایی
شاید همیشه محصول مطلوب نبود اما همیشه به حدی چشمگیر بود که بتواند در تمام دنیا گسترده شود. در این مورد، استیو همیشه یک هدف داشت: "سلطه روی بازارهای موجود و ایجاد بازارهای جدید در سطح جهانی".

11. بازاریابی
به مربعی فکر کنید که به چهار مربع کوچک‌تر تقسیم شده است. محور عمودی نشان می‌دهد محصول شما چقدر با محصول رقیب تفاوت دارد. محور افقی ارزش محصول شما را نشان می‌دهد. در سمت راست پایین: ارزش است اما تک نیست و به یک قیمت رقابتی نیاز دارد. در سمت چپ بالا: تک است اما ارزش نیست، بنابراین شما در بازاری که وجود ندارد اولین هستید. در سمت چپ پایین: تک نیست و ارزش نیست، بنابراین شما یک ابله هستید. در سمت راست بالا: تک است و ارزش است و این‌جاست که شما می‌توانید هم پول به دست آورید و هم تاریخ را بسازید. برای مثال، iPod تک بود و ارزش داشت چراکه تنها روش برای بارگذاری موسیقی قانونی بود و ارزان بنابراین به‌ آسانی از سوی بزرگ‌ترین تهیه‌کنندگان موسیقی حمایت شد.

12. برای اینکه بعضی چیزها را ببینی نیاز است که آن‌ها را باور کنی
زمانی‌که در تلاشی تا جهشی به جلو برداری، به دنبال راهی برای فرار از دست کارشناسان می‌گردی، در جست‌وجوی چالش‌های بزرگ هستی، وسواس طراحی داری و تمام توجه خود را روی ارزش واحد پروژه معطوف می‌کنی، باید مردم را متقاعد کنی تا کاری را که مشغول انجام آن هستی باور کنند. مردم برای دیدن مکینتاش آن را باور کردند و به همین دلیل به واقعیت بدل شد. این اتفاق در مورد iPod، iPhone و iPad هم رخ داد. نقطه آغاز برای تغییر دنیا تغییر ایده‌هاست؛ این بزرگ‌ترین درسی بود که از استیو آموختم.


جمعه 30 دی 1390برچسب:,

|

روشها و اصول انگيزش

 
موضوع انگیزه دادن و تشویق کـارمنـدان بــــرای مـــدیران و نـــاظران از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. با وجــود اهمیت موضوع، باورهای نادرست در این زمینه بسیارند به ویژه میان مدیران جـدیـــد و تـازه کار.
 
● باورهای نادرست درمورد انگیزه دادن به کارمندان 
موضوع انگیزه دادن و تشویق کـارمنـدان بــــرای مـــدیران و نـــاظران از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. با وجــود اهمیت موضوع، باورهای نادرست در این زمینه بسیارند به ویژه میان مدیران جـدیـــد و تـازه کار. قبل از اینکه ببینیم مدیران برای تقویت انگیزه کارمندان چـــه می توانند بکنند، باید این باورها و اعتقادات نادرست را برطرف کنیم. 
 
 
▪ عقیده ۱: "من می توانم به بقیه انگیزه بدهم!" 
واقعاً اینطور نیست! –آنها اول باید بـخودشان انگیزه بدهند. شــما نمی توانید به بقیه انگیزه بدهید، اما می توانید این موقعیت را بــرای آنـــها ایـــجاد کنید که انگیزش هایشان را تقویت کنند. نکته ی اساسی این است که بدانید چطور می توانید این موقعیت را برای هر کدام از کارمندانتان مهیا کنید. 
 
▪ عقیده ۲: "پول مشوق و انگیزه دهنده خوبی است!" 
واقعاً اینطور نیست! چیزهایی مثل پول، یک دفترکار زیبا، و امنیت شغلی می تواند از کمتر شدن انگیزه فرد جلوگیری گند، اما قادر نیست انگیزه او را بیشتر کند. نکته اساسی این است که پی به انگیزش های هرکدام از کارمندانتان ببرید. 
 
▪ عقیده ۳: "ترس محرک بسیار خوبی به شمار می رود." 
درست است ترس می تواند محرک خوبی باشد، اما فقط برای یک مدت بسیار کوتاه. به همین خاطر است که داد و فریادهای رئیس هیچگاه هیچ تاثیر طولانی مدتی در کارمندان ندارد. 
 
▪ عقیده ۴: "من می دانم چه چیز به من انگیزه می دهد، پس می دانم که به بقیه کارمندان هم چه چیزی انگیزه می دهد." 
واقعاً اینطور نیست. افراد مختلف با عوامل مختلفی تحریک و تشویق می شوند. ممکن است داشتن تعطیلی بیشتر برای گذراندن در کنار خانواده برای من انگیزه خوبی باشد، اما فرد دیگر ممکن است وقتی ببیند کاری به نحو احسن انجام گرفته انگیزه پیدا کند. همانطور که در قبل هم گفتیم کلید این کار این است که ببینید هر یک از کارمندانتان به چه چیز تشویق و تحریک می شوند. 
 
▪ عقیده ۵: "رضایت بیشتر از کار به معنای انجام بیشتر آن کار است." 
تحقیقات نشان می دهد که این مسئله به هیچوجه واقعیت ندارد. رضایت و خوشنودی از کار باعث انجام بیشتر آن کار نمی شود. اگر اهداف سازمان یا شرکت با اهداف کارمند یکسان نبوده و تطابق نداشته باشد، کارمندان با همه وجود در راستای اهداف شرکت کار نخواهند کرد. 
 
▪ عقیده ۶: "من قادر به درک انگیزه دادن و تشویق کارمندان نیستم—این خودش یک نوع علم است!" 
نه درست نیست! قدم های اصلی را در این زمینه به راحتی می توانید بردارید که میتواند در عملکرد کارمندانتان نقش بسزا داشته و به آنها کمک کند به خود انگیزه بدهند. قصد ما در این مقاله آموزش این اصول به شماست! 
 
 
● اصول و قواعد کلی 
۱) انگیزه دادن به کارمندان با انگیزه دادن به خودتان آغاز می شود. 
وقتی از کارتان متنفر باشید، گمان می کنید که بقیه افراد هم همینطور هستند. اگر استرس کاریتان خیلی زیاد باشد، به نظرتان می آید که بقیه هم مثل شما هستند. اشتیاق و علاقه مسری است. اگر شما نسبت به کارتان انگیزه و اشتیاق داشته باشید، دیگران هم مثل شما خواهند شد. همچنین اگر خیلی خوب مراقب خودتان و کارتان باشید، دیدگاه بهتری نسبت به طریقه کار کردن دیگران پیدا خواهید کرد. 
یک راه بسیار عالی برای یاد گرفتن در مورد انگیزش و تشویق، این است که انگیزه های خود را بفهمید. کلید اصلی در انگیزه دادن به کارمندان، شناخت انگیزش های آنان است. پس، چه چیز به خود شما انگیزه می دهد؟ پیش خودتان همه موارد را در نظر بگیرید، گذراندن وقت بیشتر کنار خانواده، شناخت، کار خوب، آموزش، خدمات، و ... ببینید شغل شما برای برآوردن انگیزش هایتان چگونه عمل می کند. و برای بیشتر انگیزه دادن به خودتان چه کارهایی می توانید انجام دهید؟ 
 
۲) سعی کنید اهداف شرکت را در راستای اهداف کارمندان قرار دهید. 
همانطور که در بالا ذکر شد، کارمندان ممکن است چنان در کارشان علاقه مند و باانگیزه شوند، که سخت کار کنند. اما، اگر نتایج کار آنها در راستای اهداف شرکت نباشد، برای شرکت فرقی نخواهد کرد که کارمند به آن سختی کار کند یا اصلاً هیچ کاری نکرده و صبح تا شب روی صندلی خود بنشیند. از اینرو ضروری است که مدیران بدانند واقعاً چه کاری از کارمندانشان می خواهند. این اولویت ها به منزله اهداف شرکت است. مشخص کردن اهداف شرکت معمولاً از طریق برنامه ریزی استراتژیک انجام می گیرد. هر قدمی که برای انگیزه دادن وتشویق کارمندان بردارید، اطمینان یابید که کارمندان نیز اهداف خود را تعیین می کنند و این اهداف مطابق با اهداف شرکت است. 
 
۳) نکته اصلی در انگیزه دادن به کارمندان این است که بفهمید انگیزش هر کدام چیست. 
افراد مختلف با چیزهای مختلفی انگیزه پیدا می کنند. هر قدمی که برای انگیزه دادن به کارمندانتان بردارید، ابتدا باید ببینید انگیزش هرکدام از آنها چیست. برای این منظور می توانید از خود آنها سوال کنید، به حرفهایشان گوش کنید و به کارها و عملکردهایشان دقت کنید. 
 
۴) حمایت از انگیزش های کارمندان یک روند است نه یک تکلیف. 
شرکت ها نیز مثل انسانها به مرور زمان تغییر می کنند. به همین خاطر است که حفظ موقعیت مناسب برای انگیزه پیدا کردن هر کارمند یک روند ناتمام است. اگر به این مسئله از این دیدگاه نگاه کنید، خودتان نیز انگیزه بیشتری پیدا می کنید. 
 
۵) برای انگیزه دادن به کارمندان از سیستم های سازمانی استفاده کنید (مثلاً سیاست ها و عملکردهای مختلف)—فقط بر حسن نیت خود تکیه نکنید. 
برای انگیزه دادن به کارمندان، نباید تکیه تان فقط بر ایجاد روابط قوی میان فردی با آنها باشد. ذات این روابط ممکن است به میزان زیادی تغییر کند، مثلاً در موقعیت های استرس زا. به جای اینکار، می توانید از تکنیک ها و سیستم های قابل اطمینان و جامع در شرکت استفاده کنید. مثلاً می توانید از تکنیک های پاداش، سیستم های عملکردی کارمندان، سیاست های سازمانی، و ...در این زمینه استفاده کنید. 
 
 
▪ اقدامات 
مواردی که در این قسمت به آنها اشاره می کنیم، قدم هایی است که می توانید برای فراهم کردن محیط و موقعیت مناسب برای کارمندان برای انگیزه دادن به خودشان بردارید. 
 
۱) فقط خواندن این مقاله کافی نیست، باید آن را به مرحله عمل هم درآورید. 
این مسئله در خواندن سایر مقاله ها و اطلاعات مربوط به مدیریت نیز صدق می کند. 
 
۲) به طور خلاصه فاکتورهای انگیزه دهنده برای خودتان را یادداشت کنید و ببینید شما برای حفظ این فاکتورها چه می توانید بکنید. 
تاحدودی به این کار برنامه ریزی انگیزه می گویند که به شما برای حمایت از انگیزش های کارمندانتان کمک می کند. 
 
۳) لیستی از ۳ تا ۵ عامل تقویت انگیزه برای هریک از کارمندانتان تهیه کنید. 
ابتدا این لیست را خودتان برای هرکدام از کارمندانتان پر کنید و بعد از آنها بخواهید چنین لیستی برای خود پر کنند. پاسخ های خودتان را با آنها مقایسه کنید. تفاوت بین آنچه شما برای آنها مهم می دانید و آنچه آنها برای خودشان را درک کنید. بعد با هر یک از کارمندانتان در این زمینه صحبت کنید و از آنها بپرسید که فکر می کنند مهمترین عوامل انگیزه دهنده به آنها چه چیزهایی است. بعد از این کار وقت بگذارید و راه ها و اقدامات مربوط به هر کارمند را جداگانه بررسی کنید و ببینید که برای برآوردن انگیزش های هرکدام از کارمندانتان جه می خواهید بکنید. 
 
۴) اطمینان حاصل کنید که انگیزش های تک تک کارمندانتان در سیستم پاداش شرکت براورده می شود. 
مثلاً کار آنها به نحوی تغییر کرده نیازمند تلاش و عملکردهای بیشتر است. می توانید سیاست هایی را در شرکت ایجاد کنید که به کارمندان مثلاً با دادن تعطیلی پاداش می دهد. 
 
۵) با کارمندانتان تک تک دیدار کنید. 
کارمندان شما بیش از توجه نشان دادن شما با مراقبت ها و حمایت های شما انگیزه می گیرند. برای شناختن کارمندانتان، خانواده های هرکدام، غذای مورد علاقه آنها، اسامی فرزندانشان و... وقت بگذارید. و اینکار جر با گذراندن وقت به صورت انفرادی با هر کدام از آنها عملی نمی شود. 
 
۶) از مهارت های کارمندانتان استفاده کنید. 
می توانید از مهارت های کارمندانتان برای انجام کارهای بخصوص در شرکت استفاده کنید. طریقه انجام کار را به خود آنها واگذار کنید. اینکار میزان زیادی از وقت شما را آزادتر خواهد کرد و همچنین باعث می شود کارمندان هم انگیزه بیشتری پیدا کنند و عملکردهایشان ارتقا یابد. 
 
۷) وقتی کار نیکی می بینید، پاداش دهید. 
یک درس خیلی مهم برای مدیران و ناظران این است که روی رفتارهای و عملکردهای کارمندان خود دقیق شوند، نه روی شخصیت آنها. عملکرد در شرکت باید براساس رفتار افراد در راستای اهداف باشد، نه بر اساس محبوبیت کارمندان. اگر بخواهید فقط بر مبنای احساس خود به یک کارمند در برابر او رفتار کنید، دچار دردسر خواهید شد. 
 
۸) پاداش را به محض دیدن کار نیک اهداء کنید. 
این کار این احساس را ایجاد خواهد کرد که شما از رفتارها و عملکردهای کارمنداتان رضایت دارید. و هرچه زمان بین عملکرد کارمندتان تا پاداش شما کمتر باشد، به کارمندان بیشتر ثابت می شود که شما چنین رفتارهایی را می پسندید. 
 
 
۹) حداقل اصول اولیه مدیریت عملکرد را اجرا کنید. 
مدیریت عملکرد صحیح شامل شناخت اهداف، مقیاساتی برای اطمینان از به مرحله عمل در آمدن اهداف، توجه و فیدبک مداوم دربرابر این مقیاسات، و اقدامات اصلاحی برای هدایت فعالیت ها برای رسیدن به اهداف. مدیریت عملکرد را می توان در سازمان ها، شرکت ها، گروه ها و فرایندهای مختلف در شرکت و کارمندان اجرا کرد. 
 
۱۰) اهداف هوشمندانه تری ایجاد کنید. 
منظور از اهداف هوشمندانه تر، اهداف خاص، سنجش پذیر، قابل قبول، واقع گرایانه و بجا است که مهارت ها را افزایش داده و پاداشهایی نیز برای افراد مربوط در نظر می گیرد. 
 
۱۱) ببینید چطور نتایج به دست آمده از کارمندان به کمک نتایج و اهداف شرکت می رسد. 
کارمندان معمولاً وقتی احساس می کنند که واقعاً کار مفیدی انجام داده اند که بدانند کارشان تفاوتی در روند شرکت ایجاد کرده است. این مسئله نیازمند گفتگو درمورد اهداف شرکت، پیشرفت کارمندان به سمت اهداف خود و تقدیر و قدردانی از به مرحله عمل درآمدن اهداف است. 
 
۱۲) دستاوردهایتان را جشن بگیرید. 
متاسفانه این قدم مهم و اساسی همیشه به دست فراموشی سپرده می شود. مدیران و ناظران تازه کار معمولاً توجهشان بر انجام بیشتر کار است. این یعنی شناخت و حل مشکلات. اما مدیران کارکشته و باتجربه می دانند که جشن گرفتن و تقدیر از راه حل ها به همان اندازه مهم است. بدون تقدیر از موفقیت ها، کارمندان خسته و نسبت به تلاش های خود در شرکت بدگمان می شوند. 
 
۱۳) اجازه دهید کارمندان حرف های مشتریان شرکت (داخلی یا خارجی) را بشنوند. 
اجازه دهید کارمندان اظهارات مشتریان را درمورد فواید تلاش هایشان بشنوند. مثلاً اگر وظیفه یکی از کارمندان تامین سیستم کامپیوترهای داخلی شرکت است (مشتری داخلی)، بگذارید کارمندان دیگر قدردانی خود را نسبت به آن کارمند نشان دهند. و اگر کارمندانی وظیفه شان سرویس به مشتریان خارج شرکت یا همان مشتریان واقعی است، می توانید یکی از مشتریان را به شرکت بیاورید تا از کارها و تلاشهای آنها قدردانی کند. 
 
۱۴) اگر از کارمندی خوشتان نمی آید، آن را بپذیرید. 
مدیران هم انسان هستند. برای آنها هم پیش می آید که بدون دلیل از فردی بدشان بیاید. مثلاً چون آن فرد شبیه به یکی از عموهایتان است که از او بدتان می آید، از او هم خوشتان نمی آید. در چنین مواردی، به خودتان بقبولانید که از آن فرد خوشتان نمی آید، بعد با فرد مناسب دیگری درمورد عدم علاقه خود به فرد مزبور صحبت کنید، مثلاً با دوستتان، همسرتان یا رئیستان. به آن دوست بگویید که می خواهید بدانید به چه دلیل از آن فرد خوشتان نمی آید و چطور باید با او روابط کاری مثبتی برقرار کنید. حرف زدن درمورد این مسئله خود کمک بسیار خوبی است و می توانید از افکار و عقاید دیگران هم استفاده کنید. همانطور که در بالا ذکر کردیم، اگر بخواهید برحسب احساستان به کارمندان با آنها رفتار کنید کاری از پیش نخواهید برد. درعوض با تمرکز بر آنچه می بینید و رفتارهای آنها می توانید اطمینان یابید که برخوردی عادلانه و مثبت با همه ی آنها داشته اید .
 

 

جمعه 13 آبان 1390برچسب:,

|

بینش تصمیم گیری خوب


گروهی از بچه ها در نزدیکی دو ریل راه آهن، مشغول به بازی کردن بودند.
یکی از این دو ریل قابل استفاده بود ولی آن دیگری غیرقابل استفاده.
تنها یکی از بچه ها روی ریل خراب شروع به بازی کرد و پس از مدتی روی همان ریل غیرقابل استفاده خوابش برد.
3 بچه دیگر هم پس از کمی بازی روی ریل سالم، همان جا خوابشان برد.
قطار در حال آمدن بود و سوزنبان تنها می بایست تصمیم صحیحی بگیرد ...
سوزنبان می تواند مسیر قطار را تغییر داده و آن را به سمت ریل غیرقابل استفاده هدایت کند و از این طریق جان 3 فرزند را نجات دهد و نتها 1 کودک قربانی این تصمیم گردد و یا می تواند مسیر قطار را تغییر نداده و اجازه دهد که قطار به راه خود ادامه دهد.

سوال: اگر شما به جای سوزنبان بودید در این زمان کوتاه و حساس چه نوع تصمیمی می گرفتید؟

بیشتر مردم ممکن است منحرف کردن مسیر قطار را برای نجات 3 کودک انتخاب کنند و 1 کودک را قربانی ماجرا بدانند که البته از نظر اخلاقی و عاطفی شاید تصمیم صحیح به نظر برسد اما از دیدگاه مدیریتی چطور ... ؟
در این تصمیم، آن (1) کودک عاقل به خاطر دوستان نادان خود (3 کودک دیگر) که تصمیم گرفته بودند در آن مسیر اشتباه و خطرناک (ریل سالم) بازی کنند، قربانی می شود.
این نوع تصمیم گیری معضلی است كه هر روز در اطراف ما، در اداره، در جامعه در سیاست و به خصوص در یک جامعه غیردموکراتیک اتفاق می افتد، دانایان قربانی نادانان قدرتمند و احمقان زورمند و تصمیم گیرنده می شوند.
کودکی که موافق با انتخاب بقیه افراد برای مسیر بازی نبود طرد شد و در آخر هم او قربانی این اتفاق گردید و هیچ کس برای او اشک نریخت.
کودکی که ریل از کار افتاده را برای بازی انتخاب کرده بود هرگز فکر نمی کرد که روزی مرگش اینگونه رقم بخورد.
اگرچه هر 4 کودک مکان نامناسبی را برای بازی انتخاب کرده بودند ولی آن کودک تنها قربانی تصمیم اشتباه آن 3 کودک دیگر که آگاهانه تصمیم به آن کار اشتباه گرفته بودند شد. اما با این تصمیم عجولانه نه تنها آن کودک بی گناه و عاقل جانش را از دست داد بلکه زندگی همه مسافران را نیز به خطر انداخت زیرا ریل از کار افتاده منجر به واژگون شدن قطار گردید و همه مسافران نیز قربانی این تصمیم شدند و نتیجه این تصمیم چیزی جز زنده ماندن 3 کودک احمق نبود.
مسافران قطار را می توان به عنوان تمامی کارمندان سازمان فرض کرد و گروه مدیران را همان کودکانی در نظر گرفت که می توانند سرنوشت سازمان (قطار) را تعیین کنند.
گاهی در نظر گرفتن منافع چند تن از مدیران که به اشتباه تصمیمی گرفته اند، منجر به از دست رفتن منافع کل سازمان خواهد شد و این همان قربانی کردن صدها نفر برای نجات این چند نفر است.
زندگی کاری همه مدیران پر است از تصمیم گیری های دشوار که با عدم اتخاذ تصمیمات صحیح به سبک مدیریتی، به پایان زندگی مدیریتی خود خواهید رسید.

"به یاد داشته باشید آنچه که درست است همیشه محبوب نیست... و آنچه که محبوب است همیشه حق نیست!"

شنبه 19 شهريور 1390برچسب:,

|

درسي از مديريت ريسك

                              سی ثانیه پای صحبت مدیراجرائی اسبق شرکت کوکاکولا

     

 

 

هیچوقت از ریسک کردن نهراسیم چرا که به ما این فرصت  را خواهد داد تا شجاعت را یاد بگیریم   .

فرض کنید  زندگی همچون یک بازی است.قاعده این بازی چنین است که بایستی پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهدارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید

جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها  شیشه ای هستند. پر واضح است که در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین ، دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد ،

اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد ، کاملا شکسته و خرد میشوند.

او در ادامه میگوید :

 "  آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از خانواده ، سلامتی ،

دوستان و روح  خودتان و توپ لاستیکی همان کارتان است."! 

 

شنبه 5 شهريور 1390برچسب:,

|

اهميت جسارت براي موفقيت

                                         در مخزن زندگیتان کوسه ای بیندازید

خود را مجبور به پیشرفت کنید، در گذشته های نه چندان دور آدمهایی که دنبال آب باریکه بودند یا یه شغل مطمئن دولتی داشتند ،خیلی آدمهای منطقی و موفقی محسوب می شدند. آسته برو آسته بیا که گربه شاخت نزنه را به عنوان یک روش زندگی خیلی از خانواده ها به فرزندانشان یاد می دادند

اما گذشته ها گذشته، این روزها برای موفقیت باید جسور بود، باید خطر کرد، باید مسولیت همه ی چیز را بر عهده گرفت. این روزها شما شخصا خودتان باید خودتان را مجبور به پیشرفت کنید در همه چی ! در سطح زندگی شخصی ، در سطح زندگی اجتماعی ، در زندگی حرفه ای و ... نوشته ی زیر از جمله نوشته های بسیار زیبایی که به کسانی که تصمیم دارند فرصت کوتاه حیات را "زندگی” کنند پیام شفافی می دهد ، شما هم از همین دسته اید ؟
ژاپنی ها عاشق ماهی تازه هستند. اما آب های اطراف ژاپن سال هاست که ماهی تازه ندارد. بنابر این برای غذا رساندن به جمعیت ژاپن قایق های ماهی گیری، بزرگتر شدند و مسافت های دورتری را پیمودند. ماهیگیران هر چه مسافت طولانی تری را طی می کردند به همان میزان آوردن ماهی تازه بیشتر طول می کشید. اگر بازگشت بیش از چند روز طول می کشید ماهی ها، دیگر تازه نبودند و ژاپنی ها مزه این ماهی را دوست نداشتند.

برای حل این مسئله،شرکت های ماهیگیری فریزرهایی در قایق هایشان تعبیه کردند. آن ها ماهی ها را می گرفتند آن ها را روی دریا منجمد می کردند. فریزرها این امکان را برای قایق ها و ماهی گیران ایجاد کردند که دورتر بروند و مدت زمان طولانی تری را روی آب بمانند.

اما ژاپنی ها مزه ماهی تازه و منجمد را متوجه می شدند و مزه ماهی یخ زده را دوست نداشتند. بنابر این شرکت های ماهیگیری مخزن هایی را در قایق ها کار گذاشتند و ماهی را در مخازن آب نگهداری می کردند. ماهی ها پس از کمی تقلا آرام می شدند و حرکت نمی کردند. آنها خسته و بی رمق ، اما زنده بودند.
متاسفانه ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند. زیرا ماهی ها روزها حرکت نکرده و مزه ماهی تازه را از دست داده بودند.
باز ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند. پس شرکت های ماهیگیری به گونه ای باید این مسئله را حل می کردند.

آنها چطور می توانستند ماهی تازه بگیرند؟ اگر شما مشاور صنایع ماهیگیری بودید ، چه پیشنهادی می دادید؟
برای نگه داشتن ماهی تازه شرکت های ماهیگیری ژاپن هنوز هم از مخازن نگهداری ماهی در قایق ها استفاده می کنند اما حالا آن ها یک کوسه کوچک به داخل هر مخزن می اندازند.کوسه چندتایی ماهی می خورد اما بیشتر ماهی ها با وضعیتی بسیار سر زنده به مقصد می رسند. زیرا ماهی ها تلاش کردند.

شما هم می توانید ...
- به جای دوری جستن از مشکلات به میان آن ها شیرجه بزنید .
- از بازی لذت ببرید.
- اگر مشکلات و تلاش هایتان بیش از حد بزرگ و بیشمار هستند تسلیم نشوید ، ضعف شما را خسته می کند به جای آن مشکل را تشخیص دهید .
- عزم بیشتر و دانش بیشتر داشته و کمک بیشتری دریافت کنید.
- اگر به اهدافتان دست یافتید ، اهداف بزرگتری را برای خود تعیین کنید .
- زمانی که نیازهای خود و خانواده تان را برطرف کردید برای حل اهداف گروه ، جامعه و حتی نوع بشر اقدام کنید .
- پس از کسب موفقیت آرام نگیرید ، شما مهارتهایی را دارید که می توانید با آن تغییرات و تفاوتهایی را در دنیا ایجاد کنید .
- در مخزن زندگیتان کوسه ای بیندازید و ببینید که واقعاً چقدر می توانید دورتر بروید شنا کنید.
 

شنبه 5 شهريور 1390برچسب:مديريت,

|